اغلب زوجین هنگامی که روزهای خوب آغازین زندگی مشترکشان را توصیف می کنند، به طور معمول دنیایی متفاوت را وصف می کنند؛ روابط عاشقانه، سعی در نشان دادن بهترین جنبه از خود به دیگری، وقت گذراندن زیاد با هم، برآوردن تمامی خواسته ها و نیازها، شور و حرارت و ...
اما واقعیت این است که عشق رمانتیک زمانی پایان می یابد و زندگی زناشویی وارد مرحله تازه ای می شود.
رابطه دلپذیر و وسوسه انگیز نامزدی و عشق رمانتیک به رابطه ای تنگاتنگ و واقعی بدل می شود. ناگهان دیگر کافی نیست که معشوق فقط مهربان، جذاب، باهوش و طرفدار خوشگذرانی و تفریح باشد، بلکه باید یک سلسله انتظارات و توقعات را نیز برآورده سازد که ممکن است با نیازهای خودش همخوانی نداشته باشد. با گذر زمان تغییر در نوع روابط، تا حدود زیادی طبیعی است و لزوما نمی تواند به معنی کمتر شدن علاقه باشد. این مرحله به شرط «آگاهی» زوجین می تواند به جای این که به سرد شدن رابطه منجر شود، شروع رابطه ای پخته باشد. این مسئله را حتما به خاطر داشته باشید که با ازدواج، رابطه زناشویی درست مانند یک نوزاد متولد می شود و بسیار نیازمند مراقبت و رسیدگی است. اگر این مراقبت همیشگی باشد، نوزاد خواهد توانست رشد کند و بالنده شود؛ در غیر این صورت از بین خواهد رفت. مسئولیت نگهداری و مراقبت از این نوزاد وظیفه ای دوطرفه است و زن و شوهر هر دو باید نقش فعالی در آن به عهده داشته باشند.
این اشتباهات را مرتکب نشوید
همه ما به نوعی در زندگی مان دچار تحریف های شناختی می شویم. الگوها و قالب هایی در ذهنمان می سازیم و هرگونه تخطی از این الگوها را نوعی کجروی و کج اندیشی تعریف می کنیم، برخی از اشتباهات رایج در زندگی زناشویی عبارت است از:
۱ - یک ازدواج موفق همواره باید رمانتیک باشد:
انتظار رمانتیک بودن زوج ها در همه لحظه های زندگی همان قدر غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم یک فواره همیشه در نقطه اوج بماند.
۲ - همسرم همیشه باید مرا خوشحال نگه دارد:
برخی از زوج ها تصور می کنند ازدواج موفق، ازدواجی است که همه لحظات آن توأم با شادمانی باشد، به عبارت بهتر همسر خوب همسری است که همیشه شما را خوشحال و خرسند نگه دارد. حتی اگر فرض کنیم همسر شما در همه لحظات زندگی بتواند شما را خوشحال نگه دارد، او مجبور خواهد بود دائم در برابر شما نقش بازی کند، یعنی با وجود این که خود از موضوعی رنج می برد و اندوهگین است، نقش انسان های خوشحال و شادمان را بازی کند، وضعیتی که در صورت تداوم می تواند به فرسودگی او و رابطه شما منجر شود.
۳ - عشق کافی است:
برخی به اشتباه تصور می کنند. که صرف دوست داشتن برابر است با تضمین رابطه زناشویی، تصویر ذهنی این افراد از ازدواج، رابطه ای ایستا و ساکن است، در صورتی که ازدواج نیز همچون دیگر پیمان ها و روابط اجتماعی و شخصی زندگی ما هر لحظه در حال جریان و تغییر است، بنابراین باید همواره متوجه نیازهای طرف مقابلمان باشیم و خود را با آن نیازها وفق دهیم.
۴ - همسرم باید همه نیازهای مرا درک کند:
این یک واقعیت است که ما امروزه در چنبره ای از سوءتفاهم ها گرفتاریم. خیلی از زوج ها متاسفانه فکر می کنند همسر خوب، همسری است که نیاز او به محبت، امنیت، حمایت احساسی، تشویق و ... را بدون آن که چیزی از این نیازها به زبان آورده شود تشخیص دهد و برآورده کند.
۵ - دعوا می کنیم چون عشق وجود ندارد:
تحریف شناختی دیگری که بسیاری از زوج ها به آن مبتلا هستند انکار عشق در مشاجره و دعواست. در صورتی که مشاجره اگر به صورت سالم و با دامنه کنترل شده صورت گیرد نه تنها به رابطه زوج ها خللی وارد نمی کند بلکه آن ها را با نقطه نظرات واقعی یکدیگر آشنا می سازد.
راهکارهایی برای حفظ پویایی و شادابی رابطه زناشویی
* گفت وگو: یکی از اقداماتی که رابطه زناشویی را پویا نگه می دارد، گفت و گو است. درباره احساسات و افکارتان با همسرتان صحبت کنید.
* ابراز محبت: در ابراز عشق و علاقه به همسرتان دست و دلباز و سخاوتمند باشید. با کلام، نگاه و رفتارتان محبت تان را به یکدیگر ابراز کنید.
* انجام کارهای غیرمنتظره: کارهایی انجام دهید که بدون برنامه ریزی قبلی به نظر برسد. مثلا همسرتان را برای صرف ناهار یا شام دعوت کنید، بدون انتظار برای او هدیه کوچکی بخرید. همچنین با ظرافت و خلاقیت فضای شاد و پرمهری در خانه ایجاد کنید.
نظرات شما عزیزان: